- ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
- اجتماعی , از نگاه شما , حوادث , فرهنگ و هنر , مرور روزنامهها , نودژ نیوز و شما , یادداشت
- کد خبر 3038
- ۲ نظر
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
true
true
true
true
سایز متن /
true

“بسم ربّ الشّهدا والصدّیقین”من وشهید حسین طاهری درسال۶۴وقبل ازخدمت مقدس سربازی به عنوان بسیجی به اهوازاعزام شدیم، بس از۱۵روزآموزش به منطقه عملیاتی والفجر۸، اعزام شدیم. بس از۱۵ روزدیگر به یکی ازشهرهای اهوازبنام دارالخوئین که آموزش آبی خاکی می دادند اعزام شدیم.۲۲بهمن سال ۶۴بود که عملیات والفجر۸شروع شد، من دراین عملیات مجروح شدم ودیگرنتوانستم شهیدطاهری را ببینم. سال ۶۵بود که شهیدحسین طاهری بعنوان سربازدرگردان ۴۱۵ ومن هم به عنوان بسیجی دراین گردان همدیگررا ملاقات وخاطرات گذشته رابا هم مرورمی کردیم. تا اینکه عملیات کربلای ۴شروع شد وهردوبه این عملیات رفتیم . طولی نکشید عملیات کربلای ۵ شروع شد، که بنده به عنوان آربی چی زن وشهیدطاهری به عنوان خمباره انداز۶۰ دراین عملیات شرکت کردیم. این عملیات یک کانال داشت به عنوان کانال ماهی درشلمچه، که به آن کانال مرگ می گفتند. یک زاغه مهمات رژیم بعث عراق آتش گرفت وشهیدحسین طاهری به آنطرف کانال که رفتند دیگرنتوانستند برگردند. من ودیگرهمرزمان به عنوان مجروح جنگی به بشت خط اعزام ومداوا شدیم. چند روز گذشت خبرشهادت حسین طاهری روشنیدیم.
شهید حسین طاهری یک مرد شجاع وبا ایمان بود، که تمام عمرش درهشت سال دفاع مقدس به عنوان یک بسیجی برای حفظ دین، ناموس وکشورخود دفاع کرد.
قسمتی ازوصیت نامه : “ازولایت فقیه بیروی کنید و راه شهیدان ودستورات امام را ادامه دهید.”
قسمتی ازدست نوشته های جانبازموسی طاهری”
false
true
true
true
با سلام
میشه شماره تماستون رو بدیدتا با هم تماس داشته باشیم
سلام
همکار گرامی خسته نباشید
مطالب سایت شما واقعا فوق العاده است
با تشکر